دانلود تحقیق نقش نظام قبیله ای در تحولات سیاسی دوران پس از پیامبر (ص) ۱۸ ص فرمت word
عکس العمل و واکنش قبایل در برابر خلافت ابو بکر
مواضع قبیلهء بنی هاشم
آن هنگام که در سقیفه بنی ساعده،ابو بکر را به جانشینی رسول خدا(ص)بر میگزیدند طایفهء بنی هاشم مشغول تجهیز و تکفین پیامبر(ص)بودند و از جنگ قدرتی که پدید آمده بود خبری نداشتند.لذا عدم حضور بزرگان این طایفه(علی بن ابیطالب و عباس بن عبد المطلب)در سقیفه بنی ساعده،کار را به نفع خاندان تیم بن مره-که از کم اهمیتترین طوایف قریش به شمار میآمد-تمام کرد.کسانی هم که تا حدودی تمایل به جانشینی علی(ع)و بنی هاشم داشتند چون جای خالی آنان را در سقیفه دیدند چندان مقاومتی نشان ندادند و به آنچه که رخ داد گردن نهادند.(1)مسأله عدم حضور علی(ع)در سقیفه در اذهان برخی حامیان او چنین مینمود که وی تمایلی به پذیرش خلافت ندارد و لذا حمایت و جانبداری جدی از علی(ع)صورت نگرفت.حتی انصار که نسبت به خلافت علی(ع)بیمیل نبودند به علت عصبیتهای قومی و قبیلهای نتوانستند-و یا نخواستند-به دفاع از حق علی(ع)بپردازند.آنان تلاش خود را بیشتر معطوف به خلافت رسانیدن بزرگ قبیلهء خزرج،سعد بن عباده کردند،ولی وقتی این امر محقق نشد و خلافت را از دست خود خارج دیدند پشیمان شدند و خلافت علی(ع)را مطرح کردند.نویسنده کتاب «الاخبار الموفقیات»مینویسد:هنگامی که امر بیعت بر ابو بکر استقرار یافت عدهء زیادی از انصار پشیمان شدند و جانشینی علی(ع)را مطرح ساختند.(2)و حتی همهء انصار یا جمعی از آنان بانگ زدند که جز با علی(ع) بیعت نخواهند کرد.(3)پس از پشیمانی انصار،سعد بن عباده خزرجی بزرگ طایفهء خزرج گفت پذیرفتن ولایت علی(ع)واجب بود.در این حال وقتی پسرش قیس بن سعد این سخن را شنید،پدر را ملامت و سرزنش کرد و گفت:تو این سخن را از رسول خدا(ص) دربارهء علی(ع)شنیدی و خود به دنبال خلافت افتادی؟و سپس پدرش را تهدید کرد که هرگز با او سخن نخواهد گفت.(4)تنها تلاش جدی که از سوی پیروان علی(ع) همزمان با تشکیل سقیفه صورت پذیرفت از جانب عباس بن عبد المطلب عموی پیامبر(ص)بود که در منزل رسول خدا(ص)به علی(ع)گفت ای پسر برادر من بیا تا با تو بیعت کنم تا دو نفر هم دربارهء خلافت تو مخالفت نکنند.(5)طبیعی بود که علی(ع)پیشنهاد او را نپذیرد زیرا قطعا با همان اعتراضی رو به رو میشد که بعدها به علت عدم حضور بنی هاشم در انجمن سقیفه مطرح شد،در این صورت این بیعت از نظر عرفی و قانونی صحیح نمیبود زیرا همانند بیعت انجمن سقیفه،همهء مسلمانان در آن حضور نداشتند.یکی از عوامل مهمی که باعث عدم انتخاب علی(ع)به جانشینی رسول خدا(ص)گردید،حسادتها و رقابتهای قبیلهای و قومی بود.با مطالعه تاریخ پرفراز و نشیب شبه جزیره در قبل از اسلام،این رقابتها و حسادتها کاملا ملموس است.آغاز این دشمنی از زمان سیادت قصی بن کلاب بر قبیلهء قریش و طرد قبیلهء خزاعه از مکه است.(6)بعدها در میان فرزندان وی یعنی عبد الدار و عبد مناف بر سر سیادت بر مکه رقابت در گرفت و سرانجام به دنبال درگیریهای طولانی، سرپرستی مکه و امور کعبه بین آن دو تقسیم شد.(7) پس از آن،اختلافات در بین هاشم بن عبد مناف جد پیامبر(ص)-که پس از پدرش ولایتدار امور مکه شد-با امیة بن عبد شمس بن عبد مناف تشدید یافت.هاشم به علت ویژگیهای خاصی از جمله«شجاعت،حسن خلق و رأی و تدبیر مورد حسادت امیه برادرزادهاش قرار گرفت»(8)و سرانجام امیه در دادگاهی محکوم و به شام تبعید شد و این نخستین دشمنی میان امیه و هاشم بود.(9)پیامبر(ص)که از نوادگان هاشم بود مورد استهزاء و ایذاء قریش قرار گرفت.نبردهایی که میان مکه و مدینه بر سر گسترش اسلام و مقابله با شرک صورت پذیرفت کینه ها را دو چندان کرد.علی(ع) برادرزادهء پیامبر(ص)که از بنی هاشم بود در این نبردها نقش ویژه ای داشت و بسیاری از بزرگان قریش را به هلاکت رساند.از این رو نظر قبایل مختلف قریش نسبت به بنی هاشم و خصوصا نسبت به علی(ع)همراه با بدبینی بود و به تعبیر ابن ابی الحدید،قریش،علی (ع)را قاتل عزیزان خود میدانست.این خونها اگر چه با انگیزهء دینی ریخته شده بود ولی در هر حال از شمشیر علی(ع)چکیده بود.(10)ا
nezam qabilei_1657109450_57633_8746_1495.zip0.06 MB |